من دفترچه هایم را به اشتراک می گذارم. من ورودی های دهه 80 و 90 را به آنها نشان می دهم. متوجه میشویم که نوتبوکهای من چقدر نامرتب هستند و در طول سالها چقدر تغییر کردهاند.
من صحبت می کنم که دفترچه ها برای من چیست و بعد بحث به آنها و دفترچه هایشان می رسد. انتظارات من ساده است… این دفتر صد برگ فانتزی انعکاسی از آنهاست.
تفکر آنها را نشان می دهد و خاطرات و ایده ها را جمع آوری می کند. من تاریخ روی صفحات و عنوانی برای صفحه میخواهم (بنابراین آنها به یاد میآورند که این ورودی چیست) … اما هر چیز دیگری انتخاب آنهاست.
وقتی کنترل دفترچه ها را آزاد می کنم، متوجه می شوم که دانش آموزان کم کم شروع به ریسک کردن می کنند. ما روش های شخصی خود را برای بیان خود در صفحات به اشتراک می گذاریم.
در ابتدای سال، ما سخنرانی های TED را تماشا می کنیم و یادداشت برداری می کنیم. اولین باری که ما این کار را انجام دادیم، یادداشت های آنها در درجه اول اطلاعاتی بود.
همانطور که ادامه میدهیم، آنها را تشویق میکنم تا با استفاده از طراحی و ابله کردن همراه با کلمات تمرین کنند. دانشجویان هنر دوست دارند صفحات خود را به اشتراک بگذارند و فرصتی برای درخشش پیدا می کنند!
دانشآموزان کمتر هنری (که شامل من هم میشود)، راههای خلاقانهای برای بیان خود پیدا میکنند، حتی اگر مهارتهای نقاشی نداریم. مکالمات ما حول صفحات دفترچه ما متمرکز است، “چرا آن را کشیدی؟”
“چطور به آن فکر کردی؟” هرگز به این فکر نکردم که این کار را انجام دهم. ما شیوه های مختلف بازنمایی تفکر خود را جشن می گیریم.
خرداد است و به پایان سال رسیده ایم. دفترهایمان پر است و در حال تأمل هستیم. ما دفترهای خود را می خوانیم و متوجه می شویم که چگونه به عنوان نویسنده تغییر کرده ایم.
تماشای نشستن دانشآموزانم با دفترچههایشان و بازخوانی نوشتههای ماههای پیش، فرصتی برای من است تا درباره آنها به عنوان نویسنده بیشتر بیاموزم.
کنفرانس با گروههای کوچک و گوش دادن به بحثهای آنها چیزهای زیادی به من میآموزد.
دفترچه یادداشت مکانی برای جمع آوری افکار و ایده ها، مکانی برای ثبت خاطرات، مکانی برای ریسک کردن و مکانی برای بازی است.
امیدوارم دانشآموزانم با دانستن بیشتر دربارهی خود بهعنوان نویسنده و بهعنوان مردم، ترک کنند… که از صفحات دفترشان برای یافتن پاسخ سؤالات استفاده کردهاند. آیا امروز در دفترچه خود نوشته اید؟