هنگ کنگ قبل از جنگ یک مستعمره بندری بود که به خاطر افتضاح و شرایط وحشتناک زندگی معروف بود.
در حالی که جمعیت محلی هنوز با فقر دست و پنجه نرم می کردند، در سال های پس از جنگ در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60، هنگ کنگ با ثبات بود و در حال گذار به یک اقتصاد تولیدی بود.
خانواده ها هنوز در آپارتمان های تقسیم شده زندگی می کردند، اما همه شاغل بودند و بچه ها به مدرسه می رفتند.
آنچه در جوامع گم شده بود، یک دهکده یا مرکز شهر بود که در آن گرد هم آمدند مشتریان چایخانهها شروع به درخواست میزهای بزرگتر کردند.
زیرا خانوادهها، در حالی که هنوز در بند پول نقد بودند، میتوانستند با دیم سام و چای در رستورانها ملاقات کنند.
این بدان معناست که قوری چینی خارجی باید به اندازهای بزرگ باشند که هر فنجان از یک میز بزرگ را حداقل یک بار پر کنند و مقداری از آن را در اختیار داشته باشند.
چان میگوید: «یک قوری سنتی برای خانه دارای یک دسته است که بالای آن قوس دارد.
این برای سرو روی میز یا ایستادن بهینه است اما اگر برای کسی که کنارتان نشسته چای میریزید، فقط میتوانید از یک دسته کناری استفاده کنید وگرنه یک قابلمه آب جوش روی سرتان آویزان میکنید.»
بنابراین سرامیک کاران نسخه بزرگی از تنها قوری دسته جانبی را که می شناختند، یعنی قوری های کوچک سفالی ساختند.
در دهههای 50 و 60، ظروف هنوز با دست شسته میشدند و به ناچار، فوران کوتاهتر باعث کاهش آسیب و بریدگی میشد.
چان می افزاید: «لعاب دادن قوری به دو منظور انجام می شود – دوام و تمیز کردن آسان تر».
هر کسی نمی تواند یک قوری برای چای های مختلف داشته باشد – آخرین چیزی که می خواهید این است که دیگ عطر تمام چای های مختلف را جذب کند.